اپل در حال حاضر ارزشمندترین برند دنیا است و حالا به غولی در دنیای فناوری تبدیل شده است و علاقمندان بسیاری دارد اما گذشتهی این شرکت فراز و نشیبهای بسیاری به خود دیده است.
آغاز اپل
همه چیز از سال 1976 میلادی شروع شد، زمانی که دو اخراجی دانشگاه به نامهای استیو جابز و استیون وزنیاک به همراه دوستی با نام رونالد وین شرکتی با نام Apple Computer را تاسیس کردند. همکاری بین جابز و وزنیاک به سال 1971 برمیگشت زمانی که این دو از طریق دوستی مشترک با یکدیگر آشنا شدند.
هر دوی این افراد در سال 1972 کسب و کاری را به راه انداختند و دستگاهی با نام بلوباکس به فروش میرساندند. با استفاده از این دستگاه کاربر میتوانست تماس تلفنی از راه دور از طریق شبکهی اپراتور AT&T برقرار کند که البته این کار به صورت غیرقانونی صورت میگرفت. جابز در مصاحبهی خود در سال 1995 در مورد این دستگاه گفت:
این اتفاق واقعا یک معجزه بود چرا که دو نوجوان با هزینهای 100 دلاری دستگاهی ساخته بودند که میتوانست زیرساخت 100 میلیارد دلاری مخابرات در کل دنیا را کنترل کند. این تجربه، قدرت ایدهها را به ما آموخت، به جرات میگویم که اگر بلوباکس نبود امروز اپلی نیز وجود نداشت.
همان طور که انتظار میرفت، بلوباکس توانست نظر بسیاری از افراد به خصوص مجرمان را به سمت خود جلب کند و جابز و وزنیاک موفق به فروش تعداد زیادی از این دستگاهها شدند و 6000 دلار پول بدست آوردند. البته این دو پس از تحقیقات گستردهی پلیس دست از فروش این دستگاهها برداشتند.
در سال 1974 میلادی، وزنیاک جابز را که به تازگی از سفر خود به هند بازگشته بود، دعوت به همکاری در Homebrew Computer Club کرد. وزنیاک ابتدا به جابز که در آن زمان در حال کار در آتاری بود، در انجام کارها کمک میکرد اما این دو پس از مدتی شروع به کار بر روی کامپیوتر شخصی کردند. این کامپیوتر اپل یک نام داشت و در سال 1976 آماده شد و میتوانید آن را در عکس زیر مشاهده کنید.
این کامپیوتر توسط وزنیاک طراحی و ساخته شده بود و تنها نیاز به یک صفحه کلید و نمایشگر داشت تا به عنوان یک کامپیوتر کامل ایفای نقش کند.
مشکلات اولیه
پس از آن که آتاری و HP علاقهای به کامپیوتر اپل یک که 666.66 دلار قیمت داشت، نشان ندادند، جابز، وزنیاک و رونالد وین اقدام به تاسیس شرکتی با نام اپل در پارکینگ خانهی پدری جابز کردند. اپل کامپیوتر پس از مدتی کوتاه اولین سفارش 50 عددی خود را از Byte Shop دریافت کرد که البته هر کدام از کامپیوترها به قیمت 500 دلار به این فروشگاه فروخته شدند. جابز و همکارانش با اینکه مشکل مالی زیادی داشتند موفق شدند که به موقع سفارشات را تحویل دهند.
تنها پس از گذشت دو هفته، وین که 10 درصد از سهام شرکت را در اختیار داشت، به دلیل این که به ایدههای جابز برای گرفتن وامهای کلان علاقهای نداشت، تصمیم گرفت که همکاری خود را با اپل قطع کند. سهام او با قیمت 1000 دلار خریداری شد که البته امروزه در حدود 72 میلیارد دلار ارزش دارد.
با موفقیتی که اپل یک بدست آورد، وزنیاک در همان سال شروع به طراحی اپل 2 کرد. هدف این بود که کامپیوتری آماده برای عموم مردم بسازند اما همچنان نداشتن منابع مالی کافی برای انجام این کار، مشکلی بزرگ بود.
شروع موفقیتها
در اواخر سال 1976 میلادی، مدیر اسبق اینتل، مایک مارکولا، 92 هزار دلار در این کمپانی سرمایهگذاری کرد. به علاوه اپل کامپیوتر توانست وامی 250 هزار دلاری از بانک دریافت کرده و سرمایهای 600 هزار دلاری برای خود دست و پا کند. با این سرمایهی بزرگ کارها به روال خود بازگشت و اپل در مسیر رشد قرار گرفت. این شرکت در سال 1977 نیز اقدام به طراحی لوگوی خود کرد.
کامپبوتر اپل 2، در ژوئن سال 1977 میلادی با قیمت 1295 دلار روانهی بازار شد. این کامپیوتر دارای صفحه کلیدی استاندارد، حافظه داخلی، منبع انرژی و گرافیک رنگی بود.
با این که اپل 2 محصولی قدرتمند در زمان خود بود اما قیمت بالای آن در اوایل مانع فروش بالای این کامپیوتر شد. این شرایط با معرفی اپلیکیشن VisiCalc در سال 1979 میلادی تغییر کرد. این نرمافزار با عنوان برگهای جادویی برای انجام محاسبات، معرفی شد.
این اپلیکیشن ابتدا به صورت انحصاری برای اپل 2 عرضه شد و باعث رشد سریع فروش آن شد. مردم برای اجرای اپلیکیشن VisiCalc رو به سمت خرید اپل 2 آورده بودند. سری کامپیوترهای اپل 2 یک موفقیت برای این شرکت بود و در طی 15 سال 6 میلیون از آن به فروش رسید.
در سال 1980 این کمپانی نسخهی جدید اپل 2 را با نام اپل 3 عرضه کرد که البته محصول موفقی نبود و تولید آن در سال 1984 متوقف شد.
در سال 1980 اپل به صورت عمومی عرضه شده و وارد بازار بورس شد و هر سهم آن با قیمت 14 دلار به فروش رسید. در طی یک سال ارزش کمپانی 1700 درصد رشد کرد و شگفتی بزرگی آفرید. جابز در مورد این موفقیت میگوید:
کمپانی اپل در سن 23 سالگی من یک میلیون دلار، در سن 24 سالگی 10 میلیون دلار و در سن 25 سالگی بیش از 100 میلیون دلار ارزش داشت. البته این مقدار برای من مهم نبود چرا که هدف من پول نبود.
بازدید جابز از زیراکس
اپل تا به امروز تنها ماشینهای متن محور ساخته بود و با این که اپل یک و دو بسیار موفق ظاهر شده بودند اما جابز این بار به دنبال ایدهای جدید بود. در سال 1979 زمانی که اپل در حال کار بر روی پروژههای مکینتاش و لیسای خود بود، جابز بازدیدی سه روزه از مرکز تحقیقاتی زیراکس داشت و در عوض این بازدید 10 هزار سهم خود با ارزش 10 دلار را به زیراکس واگذار کرد.
در طی این بازدید جابز و گروهش از کارهای انجام شده در زیراکس بسیار شگفت زده شده بودند. کامپیوتری که رابط کاربری گرافیکی داشته و گجتی دارای 3 دکمه که زیراکس آن را ماوس نام گذاری کرده بود برای آسانتر شدن کار با آن در نظر گرفته شده بود. جایز در مورد این بازدید میگوید:
مانند اینکه پرده از جلوی چشمان من کنار برود، آیندهی کامپیوتر را در جلوی دیدگان خودم میدیدم.
همان طور که انتظار میرفت جابز این ایدهها را به شرکت خود آورد و البته نوآوریهایی برای آن در نظر گرفت. گروه لیسا و مکینتاش کار بر روی ایدههای جابز را پس از این بازدید آغاز کردند.
لیسا و مکینتاش و نبرد قدرت جابز
در ابتدا جابز بشدت درگیر انجام کارهای پروژهی لیسا شده بود و دخالت او در این پروژه به قدری زیاد بود که حتی ساختارهای مدیریتی اپل را نیز زیر پا میگذاشت. این دخالتهای او باعث شد که مدیر عامل وقت، مایکل اسکات، وی را از پروژهی لیسا خارج کرده و حتی او را از گروه تحقیق و توسعه نیز اخراج کند.
حالا که او از لیسا اخراج شده بود بر روی مکینتاش تمرکز کرد که البته در آنجا نیز کارها به خوبی پیش نرفت و مدیر پروژه پس از تغییرات زیادی که جابز در مکینتاش ایجاد کرد از سمت خود استعفا داد.
لیسا در سال 1983 میلادی با قیمت 10 هزار دلاری وارد بازار شد و مجهز به صفحه نمایش بهتر، حافظه داخلی و اپلیکیشن مخصوص کسب و کار بود. اما این کامپیوتر موفق به جلب نظر کاربران نشد و پس از شکست لیسا 2، اپل از ادامه دادن این سری صرفنظر کرد.
در طرف مقابل مکینتاش که در سال 1984 وارد بازار شد بسیار موفق عمل کرد. این دستگاه که دارای پردازندهی 68000 موتورولا بود، مجهز به صفحه نمایش 9 اینچی سیاه و سفید با رزولوشن 512 در 342 پیکسل، 128 کیلوبایت رم و فلاپی درایو نیز شده بود. این کامپیوتر 2495 دلار قیمت داشت و سیستم عامل آن System software 1.0 نام داشت.
مکینتاش به قدری پرطرفدار بود و باعث شد اپل در کمتر از 4 ماه 70 هزار دستگاه از این کامپیوتر را به فروش برساند که رقمی شگفتانگیز در زمان خود به شمار میرفت. در کنار مشخصات فنی و ظاهر مناسب، نحوهی تبلیغ این دستگاه به فروش آن کمک بسیاری کرد.
تبلیغی که اپل در طی کوارتر سوم بازی سوپرباول سال 1984 میلادی به نمایش گذاشت که البته هدف آن نیز به چالش کشیدن IBM بود، تبلیغی بسیار جذاب بود و بسیاری آن را شاهکاری در صنعت تبلیغات میدانستند.
ترک اجباری تاج و تخت توسط بنیانگذار آن
با موفقیتهای اولیه مکینتاش، اپل پلههای ترقی را یکی پس از دیگری پشت سر میگذاشت اما در طی این دوران تغییراتی اساسی در ردههای مدیریتی به خود دید. در سال 1983 میلادی، مدیر ارشد شرکت پپسی، جان اسکالی، به عنوان مدیر عامل به شرکت اپل پیوست. استیو جابز در این انتساب نقشی مهم را ایفا کرد و در طی این اتفاقات بود که دیالوگ معروف بین اسکالی و جابز به وقوع پیوست. جابز به اسکالی گفته بود:
آیا دوست داری تا آخر عمر خود آب گازدار بفروشی؟ یا میخواهی با من بیایی و دنیا را تغییر دهی؟
با این حال دوران اسکالی دوران غم انگیز را در دفتر خاطرات جابز رقم زد. در حالی که ابتدا همه چیز به خوبی پیش میرفت، شرایط با گذشت زمان تغییر کرد. روش مدیریت این دو بسیار متفاوت بود و باعث میشد اختلافاتی بین جابز و اسکالی بوجود بیاید. برای مثال مکینتاش ابتدا 1995 دلار قیمت داشت و چند روز قبل از عرضهی رسمی این قیمت توسط اسکالی به 2495 دلار افزایش یافت.
جابز در واقع شرکتی در شرکت اپل برای خود ساخته بود و با گروهی که تشکیل داده بود در حال کار بر روی مکینتاش بود و روش مدیریت او با مدیریت کلی اپل تفاوتهای زیادی داشت.
پس از محبوبیت اولیهی مکینتاش، روند نزولی این کامپیوترها آغاز شد و کار به جایی رسید که جابز از پست خود به عنوان سرپرست گروه مکینتاش برکنار شد. اما جابز میدان را خالی نکرد و حتی سعی خود را میکرد تا جبههای علیه اسکالی ایجاد کند. مشکلات به قدری بزرگ شدند که جابز به عنوان عضو هیئت مدیره منتسب شد تا دستی در کارهای اجرایی شرکت نداشته باشد.
جابز که حالا هیچ کنترلی بر روی کارها نداشت و نمیتوانست کار مورد علاقهی خود را انجام دهد، در سال 1985 میلادی استعفا داد و کمپانی NeXT که کامپیوترهای قدرتمند میساخت را پایهریزی کرد.
افت فروش
در این حین با معرفی LaserWriter و PageMaker فروش مکینتاش افزایش یافت و اپل رهبر بازار DTP شد. این رشد دیری نپایید و با آغاز سال 1989 میلادی به دلیل قیمت بالا و رشد رقبا روند نزولی مکینتاش آغاز شد.
در سال 1990 میلادی، اپل سه نسخه با قیمت کم از کامپیوترهای مکینتاش خود را با نامهای Macintosh Classic، Macintosh LC و Macintosh IIsi روانهی بازار کرد که محصولات موفقی نیز به شمار میرفتند.
سپس خانوادهی پاوربوک از لپتاپهای این شرکت معرفی شدند. اولین لپتاپ از این سری سال 1991 میلادی روانهی بازار شد.
این لپتاپها که کاربران حرفهای بازار را هدف گرفته بودند، توانستند جوایز بسیاری بدست آورند. ساخت این خانواده از لپتاپها در سال 2006 میلادی متوقف شد.
در دههی 90 میلادی اپل لوازم الکتریکی بسیاری از جمله دوربینهای دیجیتال، پخشکنندههای قابل حمل سیدیهای صوتی، اسپیکرها، کنسولهای ویدئویی، سرویس آنلاین eWorld و لوازم تلویزیون را روانهی بازار کرد که هیچ کدام از این محصولات موفقیتی کسب نکردند. البته در این دوران اپل شاهد رشد شرکت مایکروسافت نیز بود.
بازگشت موفقیت با بازگشت استیو جابز
در سال 1996 میلادی، مدیر عامل وقت اپل، گیل آمیلیو، تصمیم به خرید NeXT و سیستم عامل NeXTSTEP آن گرفت که در واقع جابز را به کمپانی بازگرداند که آن را بنیان نهاده بود و آمیلیو او را به عنوان مشاور خود برگزید. پس از گذشت یک سال جابز به عنوان مدیر عامل موقت انتخاب شد چرا که اپل سه سال گذشته را با شکست پشت سر گذاشته بود که این عملکرد بد باعث استعفای آمیلیو شد. در سال 1997 میلادی اپل فروشگاه آنلاین خود را معرفی کرد و در سال 1998 میلادی iMacها روانهی بازار شدند.
iMac محصولی زیبا و با حجم بسیار کم بود و موفقیت بسیاری را کسب کرد. اپل با فروش 80 هزار iMac توانست دوباره به سوددهی برسد.
Mac OS X، آیپاد و مکبوک پرو
پس از آغاز دههی جدید میلادی، اپل Mac OS X را در مارس سال 2001 میلادی عرضه کرد. این سیستم عامل براساس BSD Unix و OPENSTEP NeXT طراحی شده و بسیار قابل اعتماد، پایدار و ایمن بود و اپل آن را غیرقابل نفوذ میدانست.
در ماه اکتبر سال 2001 میلادی آیپاد رونمایی شد و برگی جدید در تاریخ اپل رقم زد. این پخشکنندهی قابل حمل صوتی دیجیتال، 399 دلار قیمت داشت و در طی شش سال بیش از 100 میلیون دستگاه از آن به فروش رسید.
در سال 2001 اولین فروشگاههای فیزیکی اپل در شهرهای کالیفرنیا و ویرجینیای آمریکا افتتاح شدند.
بعد از گذشت دو سال، اپل فروشگاه آیتونز خود را معرفی کرد که در آن هر موسیقی 0.99د دلار به فروش میرفت. این فروشگاه توجه بسیاری را به خود جلب کرد و آ?رشیو بزرگی از موسیقیها را در خود جا داده بود. در وصف محبوبیت این سرویس ذکر این نکته کافی است که تا سال 2008 میلادی بیش از 5 میلیارد دانلود از این فروشگاه انجام شد.
در سال 2006 میلادی اپل مکبوک پرو را معرفی کرد. این لپتاپ دومین کامپیوتر بعد از iMac بود که مجهز به پردازندهی دو هستهای اینتل میشد. در روز معرفی شاهد نسخهی 15 اینچی این لپتاپ بودیم اما در سالهای آینده نسخهی 17 اینچی این لپتاپ نیز عرضه شد.
بازهی بین سالهای 2003 تا 2007 میلادی دورانی طلائی برای اپل رقم زد و ارزش سهام این شرکت در این بازه ده برابر شد.
ورود به عرصهی گجتهای موبایل و فوت استیو جابز
موفقیت آیپاد باعث شد که شایعات معرفی گوشی هوشمند توسط اپل قدرت گرفته و هر روز بیشتر از قبل مطرح شوند. شایعات در سال 2007 میلادی به حقیقت پیوستند و اپل تحولی عظیم در بازار گوشیهای هوشمند با معرفی آیفون 3.5 اینچی خود بوجود آورد که دارای بدنهی پشتی فلزی نیز بود.
این دستگاه اولین گوشی هوشمندی با صفحه نمایش لمسی بود که نظر عموم را به سمت خود جلب کرد. معرفی این گوشی روزی است که دنیای گوشیهای هوشمند زیر و رو شد.
نسل بعدی آیفونها با ورود آیفون 3 جی اس در سال 2008 میلادی روانهی بازار شد که البته بدنهی پلاستیکی داشت و قیمت آن نسبت به اولین آیفون پایینتر آمده بود. علاوه بر پشتیبانی از ارتباطات اینترنت نسل سوم، این گوشی از جیپیاس و اپلیکیشنهای ساخت توسعهدهندگان غیراپلی نیز پشتیبانی میکرد. در همان سال اپل مقام سومین تولیدکنندهی بزرگ گوشیهای هوشمند را به خود اختصاص داد.
آیفون 3 جی اس که اس آن کوتاه شدهی speed به معنای سرعت بود و ظاهری مشابه نسل قبل داشت. اما دارای پردازندهی قدرتمندتر و دوربینی 3 مگاپیکسلی بود.
در سال 2009 میلادی جابز که با مشکل بیماری خود دست و پنجه نرم میکرد 6 ماه مرخصی گرفت و اپل را ترک کرد. جابز در ایمیلی در مورد این مساله این گونه نظر خود را بیان کرده بود:
مشکل سلامتی من نه تنها من و خانوادهام را تحت تاثیر قرار داده بلکه باعث نگرانی همکارانم در اپل شده است. اما اپل تمرکز خود را برای معرفی محصولات فوقالعاده هرگز از دست نخواهد داد.
سال 2010 میلادی آیفون 4 معرفی شد که دارای طراحی جدید بود و فریمی از جنس استیل ضدزنگ داشت و قاب جلو و پشت گوشی از جنس شیشه بود. آیفون 4 دارای دوربین جلو و صفحه نمایش رتینا داشت.
جمعبندی
داستان اوج گرفتن اپل از پارکینگ خانهی استیو جابز که با فراز و نشیبهای زیادی همراه بود با مرگ ناگهانی جابز پایان نگرفته اما به طور قطع دنیای فناوری کمتر مدیری با قدرت و خلاقیت جابز به خود دیده است.
اپل نیز دوران سخت پس از مرگ جابز را پشت سر گذاشته و امیدوار است تا در سالهای آینده نیز روند رو به رشد خود را حفط کند.